چترهایشان را بالای سرشان میگیرند تا باران خیسشان نکند

اینها دگر کیستند؟من هر شب زیر دوش آب خوابم میبرد

 

***

 

هر چقدر بلند تر پرواز کردم زمین خوردم.

نمیدانم مشکل از من بود یا دوستانی که با تفنگ در کمین بودند.

 

***

میخندم!.

بلند تر فریادم.بلند تر از هق هق های شبانه ام.که میداند؟شاید کسی فهمید در دل این دیوانه دگر عذابی نیست.

 

***

 

میدونی جانآ احساس دختر به بلندی یا کوتاهی موهاش نیست.حتی اونی که موهاش کوتاهه یه روزی دلبرش در وصف موهاش شعر میگفت.

 

***

از آن دلبر خسته چه گویم

     که نیست جز دل خسته اش عذابی.

 

نوشته:sanshy

کپی فقط با ذکر منبع


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت کلشى ها Holly کافه درآمد مـــــآه یاورِ من واقعیت افزوده طلوع دوباره دخیل عشق دوربین مداربسته